کاوش موضوع استنباط بیزی
صفحه اصلی
استنباط بیزی
در علم آمار دو مکتب به نامهای مکتب فراوانی گرایانه (به انگلیسی: Frequentist) و مکتب بیزین (به انگلیسی: Bayesian) وجود دارد. در مکتب فراوانی گرایانه تنها به مشاهدات و بسامد رخدادها استناد میشود و بر حسب آن میتوان مسایل را حل کرد، در حالیکه در روش بیزین علاوه بر مشاهدات، اطلاعات و باورهای اولیه محقق نیز مهم است و در حل مسئله و نتیجهگیری مورد نظر قرار میگیرند. برای مثال یک محقق فراوانی گرا که در حال سپری کردن یک زمستان سرد و تاریک در قطب جنوب هست ممکن است نتیجهگیری کند که طبق مشاهدات خورشید از بین رفتهاست ولی یک محقق بیزین با استناد به اطلاعات اولیه خود (تاریکی قطب جنوب در طول زمستان) علیرغم عدم مشاهده خورشید برای مدت طولانی به چنین نتیجه ای نخواهد رسید. تفاوت دیگر این دو مکتب عبارت است از اینکه در مکتب بیز مجهولات متغیرهای تصادفی هستند به این معنی که بر خلاف مکتب فراوانی گرایانه مجهولات در مکتب بیزین دارای یک جواب ثابت نیستند بلکه یک تابع احتمال برای مجهول به دست میآید که احتمال مقادیر مختلف را برای مجهول مورد نظر میدهد. برای مثال در روش فراوانی گرایانه یک فرد یا بیمار است یا نیست در حالی که در روش بیزین یک فرد میتواند با احتمال ۳۰٪ بیمار و با احتمال ۷۰٪ سالم باشد.
در روش تخمین بیزی یا استنباط بیزی به یک تخمین اولیه از مجهول یا مجهولات نیاز هست. این تخمین عبارت است از اطلاعات یا باور اولیه محقق (به انگلیسی: Prior knowledge) که به صورت یک تابع احتمال ریاضی بیان میشود. سپس مشاهداتی انجام و اطلاعاتی در مورد مجهولات مورد نظر توسط محقق جمعآوری شده و با استفاده از این اطلاعات جدید تابع احتمال اولیه بهروزرسانی (update) میشود. با جمعآوری اطلاعات بیشتر و بهروزرسانی توابع احتمال متناظر با مجهولات میتوان توابع توزیع احتمال دقیقتر و تخمین بهتری به دست آورد.
درایتون(Drayton). (۱۹۷۸) در مقدمهای که به منظور معرفی استفاده از روش بیزین در فراتحلیل برای مسائل علوم انسانی نوشتهاست، میگوید که دستیابی به روابط علت و معلولی عام، مستلزم تکرار آزمایشهای مکرر است. از آن جا که چنین فعالیتهایی مستلزم طرحریزی اولیه و هماهنگی بین محققان مختلف هستند و اجرای این هماهنگی تقریباً غیرممکن است، درایتون پیشنهاد میکند که برای حصول به هدف بحث شده، از روشهای ترکیبی استفاده شود.... بیشتر در ویکی پدیا